در عکس، شاهد زنی هستیم که در یک درگاه ایستاده است و پیرمردی که در کنج حیاط روی تخت (به خاطر وجود حاشیه های پشتی) نشسته است و بالای سرش قابی نقاشی از یک زن قرار دارد که در مقابلش قلیانی دیده می شود. درگاه، فضای قاب را به دو بخش تقسیم کرده است که این دو بخش بر تأویل مخاطب از شخصیت این دو نفر اثر گذارند. یک بخش مربع شکل در سمت چپ قاب و یک بخش مستطیل عمودی در سمت راست قاب که در دیاگرام زیر نمایش داده شده است.

قرارگیری زن در آستانه ی در با توجه به اینکه "در" نمادی ست بر مفهوم In Betweenness، زن را بین دو فضای داخلی و بیرونی خانه، معلق نگاه داشته، گویی نه به فضای داخل تعلق دارد و نه به فضای بیرون. این تعلیق را می توان به هویت زن پیوند زد. گویی زن داری یک هویت درونی است که به درون خانه مرتبط است، یک هویت بیرونی و یک هویت معلق که در کشمکش با هویتهای درونی و بیرونی اش قرار دارد.

در مقابل ، در کادر مربع ،مردی را می بینیم که فضای بیشتری را اشغال کرده است و می تواند نشان از سیطره ی مردانگی در این فضا باشد که به نوعی زنانگی را به حاشیه کشانده است. از طرفی خطی که بین این دو کادر قرار  گرفته است  می تواند مرزی باشد بین دنیای زن و دنیای مرد.

تقابل رنگ را در زن و مرد به گونه ای می بینیم که زن پر از رنگ و نور است ولی به نظر می رسد که مرد این رنگ و طراوت و شادی و نور را از طرف زن دریافت می کند. دنیای خاکستری مرد از دنیای رنگارنگ زن، رنگ می گیرد.

قابی که در بالای سر مرد قرار گرفته است می تواند نماد زنانی باشند که در دنیای مرد بوده اند و یا شاید رویای او باشند. در عین حال با آن که مرد در کادر فضای بیشتری را اشغال کرده است  اما زن در حالت ایستاده و عمودی بر مرد مسلط است و می تواند در زندگی او تأثیر گذار باشد.