دوران شکار حیوانات را پشت سر گذاشته ایم و امروزه گوشت مصرفی انسان به شکل صنعتی تامین می شود. بدیهی است که هر دامی که به دنیا می آید، دست آخر، سر از کشتارگاه در می آورد. با این که هر از گاهی زوایای تاریک مانده ای از روند کشتار حیوانات برای پرورش دهندگان دام روشن می شود و سند بدرفتاری و خشونت سلاخان پنهان نمی ماند، اما گویی خشونت در ذات کشتار است و در این فرآیند حیوان شئی بیش به شمار نمی آید!
عکس، رفتار بی رحمانه ای را برملا می کند. آنچه از پیکر عریان و بی جان جنین در گستره ی سرد و خشونت بار تصویر برمی آید، بی رحمی دست سلاخی است که در گوشه سمت راست کادر در میان حجم دریده و نامشخص گاو ماده، ریشه ی حیات را قطع کرده و بی هیچ دقتی جان مادر و فرزندی را با هم می ستاند.
حضور افشاگر جنین، تکلیف مضمون عکس را یکسره می کند و جای تردید باقی نمی گذارد در فهمیدن آنچه که عکس بنای نشان دادنش را دارد. و چه بسا اگر نبود، توده مثلثی سمت راست تصویر نیز نامشخص و مبهم می نمود.
عناصر و اجزای درون عکس، جنینی که هنوز آخرین رشته ی زندگی اش به زهدان مادر پاره پاره اش متصل است؛ چشمان بسته، اندام نحیف و پاهای در هم گره خورده اش، حس ناتوانی و بی پناهی را تداعی می کند. زندگی هم راه گریزی جز این برای حیوان بی پناه متصور نیست! فلسفه ی حیات حیوان اهلی با ذائقه و اشتهای سیری ناپذیر انسان گوشت خوار همواره در تعارض است.
(* سربریدن و قربانی کردن به دلایل مختلف رسمی است دیرین و پابرجا -خصوصا در ملا عام- بی هیچ ملاحظه ای، خشونتی رایج در لحظاتی مهم یا نقاطی حساس از زندگی! کم و بیش به تقدیری که ما نیز برایشان رقم زده ایم، واقفیم!)
نحوه ی تعامل و استقرار فضایی- مکانی دستی که جان می ستاند و جنینی که برای زندگی تقلا می کند، ترکیب بندی مفهومی اثر را موجب می شود. مرگ جنین بس مظلومانه و دست سلاخ بس بیرحم می نماید.
حلقه های پیجیده ی طناب کنار کادر، ما را وا می دارد با واکاوی درست این نشانه به درک درست و منطقی از انرژی نهفته ی آن در متن تصویر برسیم. (بد رفتاری با حیوان قبل از کشتن) حجمی فراوان از اذیت و آزار! آن گاه که گاو باردار از رفتن به مسلخ امتناع کرده و به ضرب طناب او را کشیده اند!
با آنکه این تصویر نماینده وضعیت عمومی و کشتار هر روزه نیست. اما دیگر خون سرخ هیچ حیوانی ما را منقلب نمی کند. در فرآیند کشتار نیز زندگی فراموش می شود. مثل هر شئی دیگری در خط تولید! کاش کسانی که به طور مستقیم در این ساز و کار نقش دارند، با بهترین شرایط و کمترین استرس کشتار را انجام بدهند، چرا که بد رفتاری و کشتار خشن، کیفیت گوشت را هم تغییر می دهد!