• گالریگالری


     
       پرتره مستند اجتماعی منظره و طبیعت
    ایران
    ابنیه تاریخی
    انتزاعی

  • نقد عکس
    -
  • تماس با منتماس با من


    info@hazratiphotography.com



    masi.hazrati@yahoo.com
  • رویدادهارویدادها
En Fa
چایخانه
تعداد بازدید: 2568
 


سالهاست که در قهوه خانه ها به جای قهوه، چای می نوشند؛ بیش از آمدن و ذائقه پذیر شدن طعم چای در قهوه خانه ها، رخت بر بستن "فرهنگی" اهمیت دارد که روزگاری قهوه خانه ها حافظ آن بودند. در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، سال های سال قهوه خانه پاتوق هنرمندان و هنروران؛ نقالان، تعزیه خوانان، شاعران، سخنوران، قصه گویان، معرکه گیران و بازیگران دوره گرد نمایش های مردمی و شنوندگان مشتاق نشسته بر نیمکت های چوبی بود.

در گذر سال های حیات هنرهای کلامی(سخنوری و نقالی) و تجسمی(نقاشی) قهوه خانه ای، قهوه خانه ها نقش مهمی در آشنا کردن مردم با میراث فرهنگی و ادبی ایران داشتند. ادبیات شفاهی مان وامدار بقچه معرکه گیر،کشکول سخنور، چوبدست نقال، و زره تعزیه خوان بود و حافظه ی فرهنگی مان زنده به سوز و آوای غزلخوان و مضامین و بن مایه ها داستان های حماسی، ملی و قومی نقاشی های روی کاشی ها!

آن وقت ها قهوه خانه محل دیدار بود و گفت و گو؛ محلی برای جریان کسب وکار و جان گرفتن انواع داد و ستد، جایی برای نشستن و رفع خستگی. لب تر کردن با یک استکان چای تازه. مکانی برای نقل اخبار دهان به دهان و درز خبرهای درگوشی، انتقال سینه به سینه فرهنگ کوچه و بازار و آشنایی بی واسطه ی بین اهالی هنر و عامه مردم، رسانه ای پویا در زمانه ی بی رسانه گی!

در کنار شاهنامه خوانی، نقالی و تعزیه خوانی؛ مکتب چشم نواز "نقاشی دیواری" با نقش پردازی قوللر آغاسی و محمد مدبرها بر روی کاشی و دیوار قهوه خانه ها پدیدار بود و بالنده.

تا چند دهه پیش قهوه خانه توانسته بود همه ی این هنرها را در جامعه ایران و میان عامه مردم زنده و پایدار نگه دارد. تا، هنروران قهوه خانه ها بودند و با آنچه در توان داشتند -چون رسانه ای قدرتمند- تلاش می کردند در جامعه سنتی ایران، پیوند تاریخی - فرهنگی میان نسل ها را حفظ کنند.

دیگر از رونق آن روزها خبری نیست!

مهمترین تاثیری که ثبت در برداشت از این زاویه پذیرفته است مربوط است به خطوط دیدگانی متشکل از قاب چوبی پنجره؛ حدفاصل بازتاب تصویر میزهای خالی و پیرمردان کم شمار درون قاب آینه در تقابل با پسرک رهگذر فلاسک در دست بیرون از قهوه خانه.

در بررسی عناصر بصری و نیروهای تجسمی ثبت و آنچه که به ساختار و فرم عکس مربوط می شود می توان به کشف روابط بین عناصر موجود در تصویر دست پیدا کرد. میزهای خالی و انعکاس فضای رو به رو در پنجره پشت سر نشان از روزگار کسادی قهوه خانه ها دارد؛ جایی که شاید روزی با پر و خالی شدن پشت سر هم استکان های چای جایی برای نشستن پیدا نمی شد. نگاه خیره پیرمرد عینکی به فضای خالی روبرو حس غربت و تنهایی را تداعی می کند. نقطه ی قوت دیگرکه قدرت بیانی ثبت را بالا می برد و به نیروهای بصری آن استحکام می بخشد، بهره شایسته ای است که عکس از کیفیت تقابل می برد. فلاسک چای در دست جوان عابر، با القای مفهوم " نوشیدن بی گپ و گفت" از دست رفتن یک سری عادات و سنن را برجسته می نماید و بی نیازی از سرویس تهیه ی چای و روزگار سالخوردگی قهوه خانه را (از زمان قاجار تا به حال) کم جان و بی رمق تصویر می کند.

قهوه خانه که زمانی کانون نشر و تروبج فرهنگ سنتی و دستاوردهای ادبی هنری گذشتگان ما بود و نقش مهمی در حفظ باورهای جمعی و بقای ارزش های فرهنگی در میان گروه های مختلف مردم به خصوص اجتماعات شهرنشین داشت، به تدریج به محلی برای نوشیدن چای و خوردن صبحانه و ناهار و رفع خستگی در آمد و رشته های پیوند فرهنگی خود را با گذشته و سنت های گذشتگان گسسته و از کارکرد مفید خود فاصله گرفته است.


 

 

 

 
  • عکاس: امید شکری
  • نویسنده: معصومه حضرتی
نظرات:
پاسخ به:
عنوان شما: *
نظر: *
متن تصویر را در کادر زیر وارد نمایید

صفحه اصلي صفحه اصلي  |  درباره من درباره من  |  فضاي شخصي شما فضاي شخصي شما  |  نقشه سایت نقشه سایت

© 2016 معصومه حضرتی کلیه حقوق این سایت محفوظ است.